حامیم:بهترین تجربه ویندوز ۸.۱
بازگشت به ۱۳ سال پیش سوار بر یک ماشین زمان را تصور کنید. اگر از مردم آن زمان می پرسیدید: “آینده کامپیوتر چگونه خواهد بود؟” احتمالا پاسخی بسیار شبیه به سرفس پرو ۳ می گرفتید: یک شاهکار مهندسی با یک عالمه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در دیزاینی باریک و سبک. دستگاهی که مایکروسافت با آن ایده “جایگزینی لپتاپ با یک تبلت هیبریدی” را به فرمی ایده آل تبدیل کرده و باید گفت آنقدرها که در نظر اول فکر می کنید، کار با آن پیچیده نیست. چرا که مایکروسافت ۲ سال سرفس پرو را چکش کاری کرده تا به فرم ایده آل برسد.
سرفس پرو ۳ محصولی است موفق از این نظر که یک کامپیوتر همه فن حریف را در فرم یک تبلت لمسی جای داده، چیزی که پیش از این دیده نشده بود. هر دو تلاش نخست مایکروسافت با سرفس پرو ها در بر آوردن هدف اصلی که ساخت “تبلتی برای جانشینی لپتاپ” بود کم آوردند و نتیجه، محصولی بود که روی پا بد می نشست و در مقام تبلت نیز سنگین و ضخیم بود. در نتیجه برای بیشتر مردم، گزینه بهتر از سرفس پرو (۱ و ۲) لپتاپ های لمسی بودند.
اما اتفاقی که نیفتاد، کم آوردن تیم سازنده سرفس بود. بدون شرمندگی می توان گفت، سرفس پرو ۳ زیباترین محصول مایکروسافت تا به امروز است. از چهارچوب کشیده ۱۰ اینچی، که یک اشتباه بود، بیرون زده و با نمایشگر ۱۲ اینچی اش هم رده اولترابوک ها است. این بزرگ شدن، باعث شده کیبورد (تایپ کاور) آن هم به بلوغی در طراحی و کاربردپذیری (روی پا) برسد. در کنار همه اینها قیمت را که ۱۰۰ دلار افت کرده و به ۷۹۹ دلار (بدون تایپ کاور) رسیده قرار دهید.
سرفس پرو ۳ بزرگترین، سریع ترین، باریک ترین، سبک ترین و بهترین تبلت مایکروسافت تا به امروز است. آیا مایکروسافت پارادوکس ۲ سال های گذشته را کامل کنار زده؟ با حامیم در ادامه مطلب همراه شوید تا نظرات کارشناسان The Verge و Engadget را در این زمینه بخوانیم.
دیزاین و سخت افزار
بدنه از منیزیوم ساخته شده، با همان لبه های زاویه دار و خطوط راست که جزو کاراکتر سرفس ها هستند. سادگی در سرتاسر دستگاه موج می زند ولی متاسفانه نسبت به لپتاپ های استاندارد، پورت های کمتری وجود دارد. یک پورت یو.اس.بی ۳، یک مینی دیسپلی پورت، جک هدست و البته در زیر کیک استند شکافی برای میکرو اس.دی (با پشتیبانی تا ۱۲۸ گیگابایت) تعبیه شده. پورت شارژ هم به روز رسانی شده و حالا با آهن ربا به بدنه می چسبد که این احتمال جدا شدن تصادفی را کم کرده.
سیستم فن سرفس پرو ۳ آن را به باریک ترین دستگاه دنیا که جدیدترین پردازشگر اینتل (هزول) را دارد، تبدیل کرده. فن تقریبا بی صدا است اما نه کاملا، ولی به خوبی کار خنک نگه داشتن دستگاه را به طور موثری انجام می دهد. زیر بار استفاده های شدید، سمت راست دستگاه کمی گرم می شود و صدای فن در می اید، ولی گرما آنقدر نیست که نشود دستگاه را در دست نگه داشت.
بزرگترین تغییر کاربردی سرفس پرو ۳ در کیک استند (پایه لولا دار) است که دیگر به ۲ زاویه ثابت محدود نیست و از ۲۲ تا ۱۵۰ درجه، به طور دلخواه قابل تنظیم است. این استفاده روپایی از آن را راحت می کند.
مایکروسافت با ایجاد اصطکاک در محل لولاها، تثبیت کیک استند در زوایای مختلف را میسر کرده و حالا می توان راحت تر از هر وقت دیگر، دستگاه را روی پا قرار داد، یا برای کار با قلم روی میز خواباند، و یا در هر زاویه دیگری استفاده کرد. پایداری کیک استند در زوایای مختلف بسیار خوب است ولی اینکه در گذر زمان نیز چنین خواهد ماند یا شل می شود، فعلا قابل تایید نیست. در ظاهر که مکانیزم تعبیه شده برای آن از یک مهندسی ایده آل و بادوام برخوردار است.
سرفس پرو ۳ با ضخامت ۹.۱ میلیمتر تنها به اندازه چند مو از سرفس ۲ (آر تی) ضخیم تر است. اما نکته اصلی را باید در جای دیگری دید. سرفس ۲ (آر تی) مثل آیپد جزو تبلت های مدرن با چیپ ARM است و بدیهی است که با کنار رفتن فن خنک کننده از ساختار داخلی، می توان تبلت های بسیار باریکی ساخت. همین باعث می شود ضخامت کم سرفس پرو ۳ بیشتر تحسین بر انگیز ظاهر شود زیرا درون آن چیپ های Core i3 یا Core i5 یا Core i7 اینتل (هزول) قرار دارد. وزن ۸۰۰ گرمی دستگاه با در نظر داشتن اینکه عملا یک اولترابوک بدون صفحه کلید است، قابل قبول است و اگر مقایسه اش با اولترابوک ها را منصفانه نمی دانید، این را چه می کنید: سرفس پرو ۳ از هر دوی سرفس پرو های قبلی که ۱۰ اینچی بودند سبک تر است.
ضخامت و وزن کم در مقایسه با اولترابوک ها که اغلب بیش از ۱ سانتی متر ضخامت و حدود ۱ تا ۱.۵ کیلوگرم وزن دارند، برگ برنده بزرگی است و این سوال را در ذهن ایجاد می کند که چرا اولترابوک ها را اینقدر سبک نمی سازند؟ البته وقتی مقایسه را به سمت تبلت ها ببریم، طبیعی است که چیزی مثل ایپد ایر در سبکی از سرفس پرو ۳ برتر است و مسئله دقیقا همین جا است. سرفس پرو ۳ نمی خواهد جانشین آید ایر شود، هدف اولش جانشینی اولترابوک و لپتاپ و ارائه تعریفی نو از یک کامپیوتر مدرن در عصر پست پی سی است.
اشاره ای هم به دو دوربین ۵ مگاپیکسلی در جلو و عقب دستگاه بکنیم که نسبت به مدل های قبلی بهبود یافته اند ولی قرار نیست جای دوربین تلفن هوشمند کاربر را بگیرند. غیر از اینها، دو اسپیکر رو-به-جلو نیز در سرفس پرو ۳ تعبیه شده که گفته می شود صدای شان ۴۵ درصد قوی تر از مدل های قبلی است.
نمایشگر و قلم
مایکروسافت یک نمایشگر ۱۲ اینچی با پنل IPS و رزولوشن ۲۱۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل بر روی چهره این دستگاه نشانده. در مقام مقایسه با محصولات اپل (کاری که مایکروسافت رو صحنه انجام داد) می شود به نمایشگر آیپد ایر و مکبوک پرو رتینا اشاره کرد که به ترتیب رزولوشن شان ۲۰۴۸ در ۱۵۶۰ و ۲۵۶۰ در ۱۶۰۰ پیکسل است (قطعا مکبوک ایر در رقابت رزولوشنی حرفی برای گفتن ندارد). مایکروسافت تلاش زیادی کرده تا پنل و روکش نمایشگر باریک باشد که این به استفاده بهتر از قلم لمسی و بهبود زوایای دید کمک می کند. هر دو بهبود نیز در عمل، مشاهده می شوند. متن ها و فیلم های باکیفیت روی این نمایشگر فوق العاده دقیق، واقعا زیبا به نظر می رسند.
نسبت ۳:۲ (طول به عرض) نمایشگر یکی از بهترین تغییرها است که هم برای استفاده در حالت لپتاپی و هم در حالت تبلتی، معقول و منطقی به نظر می آید. یعنی نمایشگر در طول بیش از حد کشیده نیست و ظاهر مسخره بعضی تبلت ها را پیدا نمی کند. همچنین موقع استفاده از صفحه کلید مجازی (روی نمایشگر)، محتوای خیلی بیشتری در بالای آن قابل مشاهده است.
شاید نسبت ۳:۲ نمایشگر بیش از هر چیز حین استفاده از قابلیت Snap و باز کردن دو اپلیکیشن در کنار هم، خوبی خودش را نشان دهد. ویندوز ۸ در زمینه چند-وظیفگی بسیار قدرتمند است و در خوب بودن ایده همین بس که گویا قرار است امکان استفاده برنامه ها در پنجره های پهلو-به-پهلو، با iOS 8 به آیپد بیاید که این خود تاییدی است بر درست بودن راهی که مایکروسافت در این سال ها پیش گرفته.
نمایشگر در کل بسیار خوب توصیف شده ولی مثل اکثر تبلت ها، نسبت به بازتاب نورهای مستقیمی که از پیرامون می آیند، مصون نیست. در کل، موقع خواندن روی این نمایشگر مشکل کمی خواهید داشت ولی فکر نکنید که باثبات ترین زاویه کیک استند، به معنی بهترین زاویه دید هم هست.
در زیر شیشه محافظ، مایکروسافت از سیستم لمسی متفاوتی استفاده کرده. یک دیجیتایزر اکتیو که توسط N-trig ساخته شده، و نه توسط Wacom. گرچه این تغییر بدون عیب نبوده و درجات فشار قابل تشخیص را از ۱۰۲۴ به ۲۵۶ رسانده، اما در عوض امکان ساختن دستگاهی باریک تر را فراهم کرده که دستاورد کمی نیست.
سرفس پرو ۳ با قلمی می آید که نسبت به مدل های قبلی کاملا تغییر کرده. کمی بزرگتر و بدون امکان اتصال آهنربایی به بدنه تبلت که فکر نمی کنیم کسی دلش برای آن تنگ شود. در عوض می شود آن را داخل حلقه ای که در لبه افقی تایپ کاور (زیر تاچ پد) اضافه شده، سُراند و با خود حمل کرد. استفاده از قلم بسیار بهتر و راحتر شده و امکان استفاده معلق در هوا (hovering)، یا پاک کردن محتوا با استفاده از ته قلم هم وجود دارد که یک طرز استفاده طبیعی به شمار می آید.
طراحی با این قلم بسیار عالی و دقیق توصیف شده و کیفیت ساخت خوب آن نشان داده که حس کشیدن نوک پلاستیکی یک قلم بر روی شیشه نمایشگر، تا چه حد می تواند منطقی و نزدیک به حس کشیدن قلم روی کاغذ باشد. جوهر دیجیتال (توصیف ادبی!) بسیار به نوک قلم نزدیک است و می شود با هر بار فشار دادن کلاهک این قلم، حتی وقتی دستگاه خاموش است، مستقیما به وان نوت رفت و یادداشت برداشت. گفته می شود که ادوبی هم نسخه ای از فوتوشاپ سازگار شده با این قلم را به زودی عرضه خواهد کرد.
تجربه تایپ
چیزی که در اینجا می بینید یک کیبورد فیزیکی (نه لمسی) با نور پس زمینه است، کیبوردی مخصوص سرفس پرو ۳ که فعلا تاچ کاوری برای آن معرفی نشده و معلوم هم نیست که بشود. صادقانه باید گفت کیبوردهایی با بازخورد فیزیکی موقع تایپ، بسیار بهترند زیرا دوره آشنایی و خو گرفتن به آنها کوتاه تر است. پس اینجا تنها چیزی که بدون تاچ کاور از دست رفته، وزن پایین تر است. اما اگر هم فرصت انتخاب بین تاچ کاور و تایپ کاور وجود می داشت، احتمالا بیشتر افراد همین تایپ کاور را بر می گزیدند.
این تایپ کاور کیبورد مورد علاقه ما نیست، نه حتی با ارفاق زیاد.
یک گله جدی درباره این کاور وجود دارد: شما آن را در جعبه محصول نمی یابید و باید به عنوان یک گزینه جدا خریداری کنید! پس افسانه رقابت ۸۰۰ دلاری با لپتاپ ها را فراموش کنید، حداقل قیمتی که برای سرفس پرو ۳ باید بپردازید تا جایگزین لپتاپ تان شود حدود ۹۳۰ دلار (۸۰۰ دلار خود دستگاه + ۱۳۰ دلار تایپ کاور) است. نقطه سر خط.
بخشی از خوب نبودن تجربه کار با این کیبورد، صدا و حس پلاستیکی آن زیر دست است. به هر حال قطعا ساختن آن از جنسی مشابه خود دستگاه، معقول نبوده وگرنه مایکروسافت از کیفیت بهتر دریغ ندارد. اگرچه از خوبی های تایپ کاور جدید، ترک پد بزرگتر آن نسبت به مدل های قبلی است ولی…
هنوز نسبت به ترک پد لپتاپ ها کوچکتر است و البته مانند بیشتر آنها گیج کننده. زیاد با ثبت اشتباهی کلیک ها و ناموفق بودن گرفتن اشتباه اشیا در سیستم عامل روبرو شدیم و هرگز نفهمیدیم باید ویندوز را سرزنش کرد یا کیبورد را یا انگشتان خودمان را. قطعا حقیقت به یکی از این سه ربط دارد و جواب هر چه باشد، حس کاربر را بهتر نمی کند.
همچنین انگجت هم می نویسد:
مشکل در سست بودن کیبورد است، از این نظر به محکمی کیبوردهای واقعی نیست. در ضمن، نزدیک بودن کلیدها به یکدیگر (برخلاف کیبوردهای جزیره ای استاندارد) هم خوب نیست و اشتباه فشردن کلیدها، خیلی راحت اتفاق می افتد.
مایکروسافت کار زیبایی در مورد تایپ کاور جدید انجام داده و آن اضافه کردن نوار آهنربایی دوم است که اگر فقط یک کار انجام دهد، یعنی اتصال کیبورد به تبلت را باثبات کند، کافی است. اما نه فقط این، وجودش باعث می شود حس اطمینان بیشتری موقع استفاده از سرفس پرو ۳ و تایپ کاور در وضعیت های روپایی داشته باشید.
مایکروسافت از اولین سرفس تا امروز به دنبال این بوده که محصولش را به جایگزینی برای لپتاپ و بی نیاز کننده ای از تبلت تبدیل کند. می شود گفت با بهبودهای فیزیکی، با یاد گرفتن از بازخوردهای دنیای واقعی و توجه به تجربه کاربری، سرفس پرو ۳ را به بهترین وجه برای چنین بینشی آماده کرده. این سرفسی است که می توان آن را روی پا گذاشت و تایپ کرد، روی میز خواباند و با قلم طراحی و یادداشت برداری کرد، و در دست گرفت و مثل یک تبلت استفاده کرد.
تاچ پد در تایپ کاور جدید کاربردهای بیشتری یافته، نه به دلیل بزرگتر شدن. بلکه یک دلیل ساده دیگر: “ویندوز ۸.۱ خیلی ماوس دوست تر شده!” شما حتی امکان فشار دادن ترک پد به پایین به عنوان یک دکمه را نیز دارید. البته انگجت هم مانند ورج معتقد است بین این ترک پد و ترک پد شیشه ای مکبوک ها یا اولترابوک های دیگر، فاصله زیادی وجود دارد ولی این دلیل نمی شود بهبود چشمگیرش را نادیده گرفت.
قدرت و عمر باتری
سرفس پرو همیشه در زمینه قدرت سخت افزاری همپای لپتاپ های زمان خودش بوده و از این نظر، همچنان در کنار آنها قرار می گیرد. همان طور که در جدول مقایسه ای بالا می بینید، تست ها را قدرتمند پشت سر می گذارد و برای اینکه مطلع باشید، فقط ۱۰ ثانیه بوت شدن آن و ۱ ثانیه لود شدن صفحه استارت ویندوز ۸.۱ زمان لازم دارد. وای-فای ۸۰۲٫۱۱ac و بلوتوث ۴.۰ هم در آن تعبیه شده تا چیزی از ارتباطات بی سیم کم نداشته باشید.
سخت افزار سرفس پرو ۳ آنقدر قوی است که از پس بازی هایی با گرافیک بالا بر می آید و از این رو گرمای زیادی از چیپ هزول تولید می شود و حتی فن دستگاه هم به سر و صدا می افتد. صدای زیاد فن موقع بازی یا استفاده های سنگین، یکی از نکات منفی است ولی خوشبختانه، این اتفاق به سرعت رخ نمی دهد و غافلگیر کننده نیست. در ضمن، همین که بتوانید با سرفس پرو ۳ کاری را بکنید که حتی برخی اولترابوک ها هم از پسش بر نمی آیند، به تنهایی عالی است!
اما برسیم به عمر باتری دستگاه با یک بار شارژ:
مایکروسافت عمر باتری سرفس پرو ۳ را به این شکل اعلام کرده: ۹ ساعت مرور وب با استفاده از وای-فای. این بهبودی ۱۵ تا ۲۰ درصدی نسبت به مدل های قبلی است اما وقتی بخواهیم عددش را به استفاده عادی از دستگاه ترجمه کنیم، نتیجه می شود: “نه خوب و نه بد.” برای مثال در مشاهده پیوسته ویدیو (وای-فای روشن و روشنایی-خودکار غیرفعال)، ۷ ساعت و ۸ دقیقه باتری دستگاه دوام آورده که حدودا ۳۰ دقیقا بهتر از مدل های قبلی است.
اما گر چه باتری سرفس پرو ۳ در مقابل برخی اولترابوک ها شرمنده می شود، در عوض شارژ سریعش آنها را از رو می برد! ۹۰ دقیقه کافی است تا شارژ باتری از ۰ به ۷۲ درصد برسد و بنابراین می توانید در دقایق کم توقف خود در نزدیکی پریز برق، استفاده بهینه ای ببرید.
جمع بندی انگجت
خوب
- فرم بسیار باریک و سبک به عنوان رقیبی برای لپتاپ ها
- استفاده آسان تر از قبل به عنوان یک تبلت
- عملکرد سریع سخت افزار و نرم افزار
- نمایشگر زیبا و با کیفیت
- کیبوردی با زاویه قرار گیری مناسب تر
بد
- شل و ول بودن کیبورد در مقایسه با آنچه روی یک لپتاپ مناسب وجود دارد؛ بدتر اینکه باید آن را جدا خرید!
- استفاده روی پا زیاد آسان نیست
- عمر باتری معمولی است
جمع بندی ورج
خوب
- باریک و سبک
- کیک استندی به مراتب بهتر از قبل
- نمایشگر بسیار با کیفیت
بد
- عمر باتری نه خوب و نه بد
- چند باگ نرم افزاری
- عدم پشتیبانی از شکاف اس.دی کارت
«حامیم ارتباط، مجری تخصصی پیاده سازی پسیو شبکه های کامپیوتری، برق اضطرا، دوربین مداربسته و چاه ارت»